ادامه جريان خونه تكوني......!!!!!!
سلام كشمش ماماني
در ادامه اقدام شجاعانه چند روز پيشم در رابطه با جابجا كردن اون شوينده ها از داخل به بيرون كابينت بايد بگم هر روز دارم به مراتب بالاتری از خونه تکونی دست میابم!!!! بابایی دو شب پیش یعنی سه شنبه شب ٢٠ اسفند, برای یه کار اداری رفت تهران و مامانی رو تنها گذاشت منم اصلا ناراحت نشدم, زنگ زدم به مامان جونو بابا جون گفتم شب بیان پیشم آخه شبا تنها میترسم!!!! صبح رفتم اداره و خیلی اتفاقی رفتم ماموریت به یکی از شهرستانای اطراف حدود ساعت ٦:٣٠ خسته کوفته رسیدم خونه دیدم بالشت بابایی که تقریبا همیشه جلو تلویزیونه (حتی اگر ما خونه نباشیم) با آستر تو موقعیته!!! شصتم خبردار شد یه اتفاقایی افتاده, رفتم تو اتاق خواب دیدم بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله مامان جون روتختیو روی بالشتا و تمام جوانب رو برده بشوره!!! سه تا حس بهم دست داد, اولیش خجالتکه حتما انقد کثیف بوده مامان جون اینکارو کرده! دومیش خوشحالی در حد ایست قلبیچون هر کاری هم نمیکردم تصمیم کبری گرفته بودم اونارو بشورم! سومیش عصبانیتچون با این کار خونه تکونی رسما قیچی خورد و افتتاح شد و من مجبورم ادامه ش بدم! امروزم زنگ زدم مامان جون گفت برده روي لحافم رو هم دوختهمن نميدونم چرا من اصلا به مامانم نرفتممامان انقد با سليقه و فعال دختر انقد تنبلدر عوض به آينده خيلي اميدوارم اگر همينطوري زنجيره وار پيش بره جيگر ماماني يه دخمل زرنگو با سليقه ميشه كه عصاي دستم شهبقيه زنجيره م ديگه به من مربوط نيس اون ديگه بستگي به خودت داره كه دخترتو چطوري تربيت كني!!!!!
من نميدونم كاشف و مخترع خونه تكوني كي بوده! همه مخترع ها رو ثبت كردن ها اين يكي رو يادشون رفته اي كاش ميدونستم كيه و مقبره ش كجاس تو اولين فرصت با يه سطل آبو يه دستمال گردگيري يه سر بهش ميزدمميگفتم آخه خدا بيامرز بيكار بودي يا چيز قحطي بود خونه تكوني اختراع كردي؟! حتما اون زمان كه اون بنده خدا اين شگفتي رو كشف كرده به يقين اينترنت نبوده وگرنه اصلا وقت فكر كردن پيدا نميكرد چه برسه به اكتشاف
اگه كسي در اين رابطه اطلاعاتي داره ممنون ميشم راهنماييم كنه!