بازم استرس ، بازم تعديل نيرو ....
سلام هم به فندقم هم به دوستاي مهربونماصلا حالو حوصله ندارم! ميپرسين چرا؟! خوب عرض ميكنم...
خيلي بده آدم هي پست بذاره مشكل پيش اومد, مشكل حل شد, پيش اومد, حل شد...... ااااااااه !!!!! آخه چي ميخوان از جونمون؟! نميگن خودمون هزارو يك جور مشكل داريم تو زندگي؟! اينام نمكدون گرفتن دستشون هي ميپاشن به اين زخماي كهنه و تازه ما !!!!! بابا ديوونه مون كردن ! حالا هزار تا مشكل يه طرف اون هزارو يكمي يه طرف!!!! ديروز يعني 10/2/93 , دورو بر ساعت 9:15 , از دفتر مركزي اداره زنگ زدن كه از امور اداري چند نفرو خواستن كه منم تو ليست هستم و بايد برم اونجا, تقريبا فهميدم چي شده, بازم جريان تعديلو اخراجو اين حرفا بود. رفتيم نشستيم آقايون فرمايشاتشونو فرمودن كه فلانو بهمان............. تشريف ببرين! آخه بيكارن نميذارن مردم كارشونو بكنن؟؟؟؟!!!!!! يكي نيس بگه بابا جون دنيا دو روزه والا بلا ارزش نداره انقد خلق خدارو آزار ميدين, اون دنيايي هم هس, انقد كه استرس كشيديم كم مونده اين شكلي شيم !!!
اما ما هم يه پارتيه بزرگ داريم همه چي رو سپرديم خودش برامون رديف كنه و خيالم راحته كه به بهترين شكل ممكن حلش ميكنه شايد ظاهر جريان طوري باشه فكر كنيم به نفعمون نشده اما مطمئنم اون خودش صلاحمونو بهتر از ما ميدونه, بنابراين بقيه رو نميدونم تو چه وضعيتي هستن اما من الان اين شكلي هستم البته ديروز تا شب اينجوري بودم ها
خلاصه دست اداره درد نكنه به مرور بهمون ياد داد تو زندگيه اداري بايد از كرگدن الگو گرفت و پوست كلفت بود!!!! چيه؟! چرا ميخندين؟!!! من اعصاب مصاب ندارم ها ! خودم ميدونم اين گاوه, خوب چيكار كنم عكس كرگدن پيدا نكردم نخواستم خالي بمونه اينو گذاشتم, مشكلي هس ؟؟؟؟؟!!!!!!
فقط از دوستاي مهربونم دعاي خير ميخوام براي حل اساسيه اين مشكل نه تنها برا خودم بلكه برا هر هفت نفرمون كه چهار نفر از اين هفت نفر آقا هستن و به كارشون نياز دارن. دعا كنيد يه بار برا هميشه مشكل حل شه بذارن كارمونو بكنيم هي دق ندن بهمون.