مراسم شيرخوارگان حسيني .....
دوشنبه 5 مهر 93 حدود ساعت 15:30 ظهر بود, تازه از اداره رسيده بوديم, غذامونو گرم كرده بودم داشيم ميخورديم, بابايي داشت شبكه هارو دور ميزد كه آخر سر رو شبكه 3 بي خيال شد, يه اطلاعيه پخش شد درباره مراسم شيرخوارگان حسيني كه امسال قراره تو كل دنيا اجرا بشه اين برا هر دومون جالب بود چقد زيباس كه تونستيم همچين كاري رو فرهنگ سازي كنيم اونم در حد دنيا!!!! يه لحظه با ديدن بچه هاي معصومي كه مادرا روي دستاشون گرفته بودن و گريه ميكردن و با تصور لحظه هاي سختي كه خانم رباب تجربه كرده بغضم گرفت, از ته دل دعا كردم و از خدا تو رو خواستم ياسمينم, نذر كردم اگر ايشالا خدا بخواد و لطف كنه سال ديگه اينموقع ياسمين زهرام صحيحو سالم بغلم باشه منم با جيگر گوشه م تو اين مراسم شركت كنم. (خدايا نذرمو قبول كن)
خدا رو قسم ميدم به دل سوخته خانم رباب, به گهواره خالي علي اصغر كه اونشب تا صبح خالي تكون خورد و لالايي شنيد, به لباي تشنه كوچكترينو مظلوم ترين شهيد كربلا, دل همه منتظرارو شاد و دامنشونو سبز كنه. خيلي قصه ها شنيدم از كساييكه سالهاس دارن سختي ميكش, درد ميكشن, تا بچه دار شن اما نشده, مخصوصا اين اواخر تو همين وبلاگ هر جا سر زدم يا خودش حسرت بچه داشته يا چند تا از دوستاش كه براشون التماس دعا كرده.
خدايا قسمت ميدم به بزرگيت, به مهربونيت كه اگه درياها جوهر بشن و جنگل ها قلم باز نميتونن لطفو مهربوني و بزرگيت رو بنويسن, قسمت ميدم به تمام بنده هاي پاكت كه خيلي برات عزيزن, قسمت ميدم به صاحب اسمم, خدايا بحق شهيداي عزيز همين ماه حاجت همه رو برآورده كن, بعضيا مشكل خانوادگي دارن, بعضيا مشكل كار دارن, بعضيا مشكل بچه دار شدن دارن به دلايل مختلف (يكي همسرش نميخواد, يكي شرايط مالي خوب نداره, يكي بدنش مشكل داره), بعضيا خونه ندارن, هر كس به نحوي دلش گرفته و بهت نياز داره, خودت گره از مشكل همه باز كن يا الرحم الراحمين. خدايا ميدوني اگر همه دنيا رو داشته باشيم بازم جز تو هيشكي رو نداريم, تنهامون نذار خداي مهربون, اي مهربونتر از مادر.
هر كس اين متن رو خوند لطفا از صميم قلب به دعاهام آمين بگه
"التماس دعا"