منتظرم تا بياي

........

سلام دوستاي عزيزم. تا يه مدت آخرين پست كه رمز دارم هس آخرين پسته و تمام مطالب به صورت سريال تو همين پست نوشته ميشه, وقتي رمز رو برداشتم پست جديد ميذارم. به دوستايي كه قبلا رمز داشتن بازم رمز ميدم. با آرزوي بهترين ها براي تك تكتون.
27 مهر 1393

دعاي دسته جمعي ....

سلام به همه دوستاي عزيزم. متاسفانه براي  يه ني نيه كوچولو كه هنوز تو دل مامانشه و سه ماه بيشتر نداره يه مشكلي پيش اومده, انگار مشكل ژنتيكيه و خيلي به دعا نياز داره, بازم بياين دعا كنيم خطر از سرش رفع شه و نيازي به سقطش نباشه. از خداي مهربون ميخوام به حق اون طفل 6 ماهه دل اين پدر مادرو غمگين نكنه و اميد رو ازشون نگيره. از خدا ميخوام بحق خانم رباب دل اون مادرو شاد كنه و مشكلشون رفع شه. الهي آمين
27 مهر 1393

مراسم شيرخوارگان حسيني .....

دوشنبه 5 مهر 93 حدود ساعت 15:30 ظهر بود, تازه از اداره رسيده بوديم, غذامونو گرم كرده بودم داشيم ميخورديم, بابايي داشت شبكه هارو دور ميزد كه آخر سر رو شبكه 3 بي خيال شد, يه اطلاعيه پخش شد درباره مراسم شيرخوارگان حسيني كه امسال قراره تو كل دنيا اجرا بشه اين برا هر دومون جالب بود چقد زيباس كه تونستيم همچين كاري رو فرهنگ سازي كنيم اونم در حد دنيا!!!! يه لحظه با ديدن بچه هاي معصومي كه مادرا روي دستاشون گرفته بودن و گريه ميكردن و با تصور لحظه هاي سختي كه خانم رباب تجربه كرده بغضم گرفت, از ته دل دعا كردم و از خدا تو رو خواستم ياسمينم, نذر كردم اگر ايشالا خدا بخواد و لطف كنه سال ديگه اينموقع ياسمين زهرام صحيحو سالم بغلم باشه منم با جيگر گوشه م ...
26 مهر 1393

بیاین برا همدیگه دعا کنیم....

سلام به همه, هم اوناييكه منو ميشناسن هم اوناييكه منو نميشناسن. تو اين شباي خاص هر كس كمو بيش غصه امام حسين (ع),‌ اهل بيت و ياراشو ميدونه, لطفا بياين با خلوص نيت براي همديگه دعا كنيم. من تا چهل روز براي همه (حتي اوناييكه دوستام براشون التماس دعا كردن و نه من اونا رو ميشناسم نه اونا منو) و خودم دعا ميكنم تا همه حاجت ها مونو بگيريم. لطفا منو فراموش نكنيد, التماس دعا دارم از همه كساييكه حتي گذرا به وبم سر ميزنن.
25 مهر 1393

زندگي كردن سخته !!!!!

زندگي كردن خيلي سخته, بعضي وقتا نميشه با مشكلات جنگيد و مجبوريم تسليم چيزي بشيم كه تقدير رقم ميزنه حتي اگه باب ميلمون نباشه!!! مجبوريم زانو بزنيم و گردنمونو بذاريم زير تيغ سرنوشت كه بزنه خلاصمون كنه, فكر ميكنم انتظار اعدام شدن از خود اعدام سخت تره, هميشه انتظار مخرب تر از اتفاقيه كه منتظرشيم بنابراين زندگي كردن خيلي سخته!!!!!!!!!!!!!
19 مهر 1393

چقدر با بعضی لحظه های آدم جوره ...!!!!

شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟ نگاهت سخت دنبال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟ برایت اتفاق افتاده در یک کافه ی ِ ابری ته ِ فنجان ِ تو فال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟ خوش و بش کرده ای با سایه ی ِ دیوار وقتی که دلت جویایِ احوالِ کسی باشد که دیگر نیست؟   چه خواهی کرد اگر هربار گوشــــی را که برداری نصیبت بوقِ اشغالِ کسی باشد که دیگر نیست؟   حواس ِ آسمانت پرت روی ِ شیشه های ِ مه سکوتت جار و جنجالِ کسی باشد که دیگر نیست   شب ِ سرد ِ زمستانی تو هم لرزیده ای هرچند به دور ِ گردنت شال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟   تصور کن برای ِ عیدهـای ِ رفته دلتنگی به دستت کارت پستال ِ کسی باش...
16 مهر 1393

چی میشه تو هم زهرا باشی ؟؟؟!!!!

سلام فرشته كوچولوي نازم. سلام عزيز دلم هر وقت درباره بچه دار شدن با بابايي حرف زديم و البته از اسم ني ني مون كه شما باشي (ايشششششششششششششالا) بابايي هميشه اسم هايي رو عنوان ميكرد كه زهرا داشته باشه ميگه من اسم زهرا رو خيلي دوسدارم منم زياد موافق نبودم خوب برام عجيب بود اسم مادر و دختر يكي باشه! برا همين من ياسمين رو انتخاب كردم كه به نوعي معنيش همون زهراس اما بازم بابايي راضي نميشد و ميگفت اسم شما رو بذاريم نازنين زهرا! در نهايت فكر كه كردم ديدم خوب چي ميشه اگر اسم هر دومون زهرا باشه؟! و به اين نتيجه رسيدم كه اسم جيگر ماماني رو بذاريم ياسمين زهرا اينجوري هم حرف بابايي رو زمين ننداختيم هم من به اسم مورد علاقه م ميرسم, تازه قشنگم هس و تا...
25 شهريور 1393